محمدصدرا؛گل صحرا
بابای باباجون یعنی حاج رضا؛هر موقع که ما می اییم خونه باباجون برای شما یه شعر یا لقب جدید انتخاب می کنه جونم.مثلا محمدصدرا؛گل صحرا.این دفعه می گفتند:محمدصدرا طلای؛طلا طلای نابه؛طلای ۱۰۰ عیاره.همش به شما می گه:دوست دارم باباجون یه ورزشکار درست و حسابی بشی که شهرت جهانی داشته باشی.صبح ها برو مدرسه؛بعد از ظهرها هم برو ورزش باباجونننه جون برایت می خواند که محمدصدرای قندی؛اسبت را کجا می بندی!تو قبله شاه می بندی...وقتی می روی بغل باباجون؛دست های کوچولوی خط دارت را بالا می بری تا کلاه شان را بگیری.ایشون هم می گه:ای کلاه بردار.می خوای کلاه من را برداری!ای توی کلاه بابات ؛کلاه کلاه...
خیلی دوستت دارند جونمانشا... همیشه سلامت باشند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی