رویش یازدهمین مروارید سفید
یه دفعه خیلی ترسیدم و برات نگران شدم جونم:-(بردمت حموم و طبق معمول اجازه ندادی که موهایت رو خشک کنم.به هر فنی که بلد بودم متوسل شدم ولی جواب نداد.اخرسر هم بهت پیشنهاد دادم تا سرت رو روی پام بگذاری تا با حوله ,موهایت رو خشک کنم جونم:-*با کلی اصرار قبول کردی.البته به نظرم مذاکره با شما,از مذاکره با پنج بعلاوه یک هم سخت تره جونم:-*همین جور که داشتم دستم رو می بردم به سمت موهات,زدی زیر گریه...دهانت باز شد و انگار یه چیزی توی دهنت بود. ولی به یه جای ثابت رو لثه ی سمت چپت چسبیده بود و تکون نمی خورد.خیلی ترسیدم.یه چیزی مثل خون مردگی و زخم و تاول و هم چیز.فکر کردم دندونت چرک کرده ولی اخهرمگه دندون هنوز درنیامده هم چرک می کنه.بعد فکر کردم لثه ا...
نویسنده :
حانی مون
3:16